ایلیا محمدیایلیا محمدی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

ایلیا نفس مامان و بابا

بیست و دوم بهمن و یه قرار توووپ نینی سایتی!

1391/11/22 20:23
نویسنده : فرناز فرجی
2,415 بازدید
اشتراک گذاری

ما امروز خونه ی یکی از دوست های مهربوونم سمانه جوون دعوت بودیم.قلب

سمانه جون من از همین جا دوباره از زحمات بسیار زیادی که متحمل شدی(مخصوصا غذا و ترکیدگی خونه اتنیشخند) تشکر میکنم...مممنووونم.ماچ

1

بریم ادامه ی مطلب:چشمک

 

اول از همه میزبان کوچولوومون : کیمیا خانووم که یکمی بی حال بود...عزیزم.

کیمیا جون

و طبق قانون لیدیز فرست:تلما خانوم مهربون و خوش قلب.

تلما جوون

باران خانووم که رفتارش رو خیلی شبیه ایلیا دیدم.

باران جون

حدیث خانووم گل:

حدیث جون

دیبا سادات که ماشالله خیلی تپلی و جیگر بود:

دیبا جون

و حالا پسمل عسلها:

سید بردیا:یکمی بد اخلاق ولی تو دل برو و جیگر.

بردیا جوون

سید مهدی:خوشگل و با جذبه یک مرد بسیار بزرگ!!!

مهدی جون

آقا طاها:کلوچه عسلی...آرام و کنجکاو.

طاها جون

آقا فراز دانشمند:بسیااار آرام...بسیااار دانا....خیلی باحال بوود خیلی.

فراز جوون

امیر علی 1:سرش به کار خوش بود.بازیگوش نمکی.

امیر جون

آقا پارسا:خوشگل و بامزه،دوست داشتنی.

پارسا جون

رادمهر:آروم.تو دل برو.

رادمهر جون

امیر علی 2:به دنبال مامان.باهوش.قد بلند.

امیر علی جون

اینم از ایلیا به به ، به دست که حسابی آروم و خوش اخلاق بود شانس آوردم.

ایلیا جون

دسته جمعی نصفه نیمه(همینشم مردیم تا تونستیم شکار کنیم از بس وروجکن):

دسته جمعی

یه عکس چند نفره:

بازی

اینم از میز غذا(به به) عالی بووود.

به به

خلاصه همه چی عالی بود و بهترین قرار پر نینی بود که تا حالا تجربه کردم.بازم ممنون سمانه جون.قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاطره مامان بردیا
11 اسفند 91 9:43
خیلی خوش گذشت... هههه بردیا از همه بد اخلاق تر بود
سپید مامان علی
12 اسفند 91 22:01
وای چه قرار با حالی بوده... چقدر نینی ناز و دوست داشتنی و خواستنی فدای ایلیا خان بشم که مثل همیشه آقا و خوش اخلاق و خوش رو بوده بووووس واسه تک تکشون
مامان یاسمین زهرا
13 اسفند 91 2:28
به چقدر قشنگ.منم اونقدر دوست دارم یاسمین رو ببرم یه جایی که پر از نینی باشه
هدی مامان مبین
17 اسفند 91 20:12
خیلی جای من و مبین خالیه...پ همیشه به قرار...اونم با مــــــــــا