اولین سیزده به در آقا ایلیای ما....
سیزده به در رفتیم دور از شهر یه روستایی که اسمش بیدگنه بود...با خانواده ی بابایی...بیست نفری بودیم...به صرف صبحانه و نهار و شام.
همراه با یک فروند کامیون و سه ماشین سواری...
خیلی خیلی خوش گذشت مخصوصا که امسال یه فرشته کوچولو هم همراهمون بود...
یه فرشته ی تنبل که ٧٠ درصد سیزده به در رو لالا بود.و بقیش در حال شیطنت!!!
یه عکس تکی:
اینجا در حال آواز خوندن و دست زده بودی...
یه عکسم با پسر عموی خوشگلت امیر جووون:
اینم از سیزده به در امسال ما....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی