ایلیا و پارک رفتن با مامان بزرگ و مامان 1
امروز منو ایلیا و مامان بزرگ (مامان بابا سعید) رفتیم پارک دم خونه مامان بزرگ اینا که تو شهرانه...
ایلیا خیلی خیلی خوشش اومده بود و یکی دو تا دوست پیدا کرد و حسابی سرسره بازی کرد...
خلاصه خیلی از محیط پارکه خوشش اومده بود...
بقیه عکسها در ادامه ی مطلب...
اینجا داره ما رو راضی میکنه که بریم دد (یعنی من آماده ام بریم...)
ماشین بازی چه حالی میده...مخصوصا اگه ماشین یه دخمل موطلایی باشه!!!
(ایلیا اینجا از نبود صاحب ماشین کمال استفاده رو برده!!!)
ایلیا: مامان با اینا چیکار باید کرد؟؟؟؟
در حال فیض بردن از سرسره بازی...
مامان اون دخمله کیه؟؟؟ اسمش چیه؟؟؟
بزارکلاهمو بردارم دیگه....اه ه ه ه ه....
بای بای
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی