نینی پارتی کرج 2
امروز من و ایلیا خونه ی هدی جون دوست خوب نینی سایتی و البته همسایه ی نزدیک ! دعوت بودیم.
اول از همه از هدی جون تشکر میکنم که خیلی اذیت شد و خونش رسما ترکید!!!
بزرگ تر شدن و تغییر رفتار نینی ها تو این قرار کاملا به چشم میومد...
میشه گفت دارن بازی کردن با همدیگرو یواش یواش یاد میگیرن.
(البته با جیغ و گریه و شیطنت!!!)
خلاصه بگم خیلی خوش گذشت...
عکسها تو ادامه ی مطلب:
اول از همه صابخونه:
آقا مبین جیگر طلا که حسابی باهام دوست شد و بهم میگفت مامان!!!
بعد هم باران خانوم که شیکمش و رونهای تپلیش حسرت یه گاز رو دلم گذاشت...دفعه بعد انشالله
آقا مهدی رو که نگوووو...عاشق اون چشمای نازشم...دوستت دارم هوارتا:
اینم یه باران خانووم دیگه که خیلی مهربون بود و اهل رقص دسته جمعی...اینجا اومد دستمو گرفت که برقصیم!!!:
وآقا امیر علی که اخلاق کاملا مردونه ایی داشت...
اینجا هم که همونطور که میبینین ایلیا کاملا احساس راحتی میکنه و داره با یهنفر میحرفه.../!!!
اینم یه عکس نیمه دسته جمعی!!!(باور بفرمایید نمیشه این وروجک ها رو یجا جم کرد)
پایان...