اولین حرکت اکشن من!!!
مامانم منو گذاشته بود رو بالش و داشت اتاقمو مرتب میکرد.
منم طبق معمول واسه رسیدن به دستام و نوش جون کردنشون تمام تلاشمو میکردم...
که یهو...
دیدم دمر شدم!!! وای که چه کیفی داد...
مامانم از تعجب دهنش وا مونده بود ... بعدم از خوشحالی یه عالم خندید،و تند تند ماچم کرد...
(جوری که یه جورایی از کاری که کردم پشیمون شدم!!!)
و وقتی آبا از آسیاب افتاد یواشکی دوباره دمر شدم که مامانم بازم مچمو گرفت!!!
و دوباره له کرد منو!!! خلاصه با سورپرایزهایی که هر روز براشون دارم...
مامان و بابا هر روز بیشتر و بیشتر عاشقم میشن...
خوش به حالم!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی