واکسن چهار ماهگی قهرمان من.
پسر گلم دیگه حسابی مرد شدی ...
عکس قیل واکسن:
بالاخره واکسن چهارماهگیتم زدی...قربون اون شجاعتت...عزیزم.
ظهر بردیمت خانه بهداشت اول بهت قطره فلج اطفال دادن بعدم واکسنت رو زدن ...
خیلی دردت اومد از درد کبود شدی بعد زدی زیر گریه بابایی بغلت کرد و آرومت کرد ... بعد از ٥ دقیقه انگار نه انگار که واکسن زدی ...کوچولوی مغرور من!
ولی خودمونیم تا ٣ روز اخمو و غرغرو بودی
البته خونه مامان بزرگ و عمه اینا بودیم که اونا نذاشتن من زیاد خسته بشم...
مامان بزرگ (عزیز جون) دستت درد نکنه....
عمه جون دستت درد نکنه...
دیروز هم بردیمنت آزمایش خون...
آزمایشگاه مرکزی توی ولیعصر...آخه گفتن فقط اونجا واسه فاویسم عدد میده....
الهی مامان واست بمیره خیلی اذیت شدی....
یه عالمه ازت خون گرفتن اونم با یه چیزی مثل آنژیو کت...
خیلی دردت اومد و خیلی گریه کردی...کاش من به جای تو هزار بار درد میکشیدم....
بگذریم...
اینم عکس بعد واکسن:
بابات نذر کرده اگه جواب آزمایشت خوب بود سه تایی بریم مشهد...الهی آمین.
چهار ماهگیت مبارک فرشته کوچولوی مامان.
دوست دارم قهرمان کوچولو.