ایلیا و اولین دیدار با یک عروسک واقعی!!!

1391/9/29 1:40

نویسنده : فرناز فرجی

1,594 بازدید

اشتراک گذاری

دیروز رفتیم شهروند بوستان خرید.اونجا از این عروسک های تبلیغی واسع نودالیت وایساده بود و تبلیغ میکرد،

ما هم ازش خواستیم بیاد کنارت وایسه و عکس بندازه...البته تو اصلا از این پیشنهاد خوشحال نشدی،

و با دیدنش به معنای واقعی کلمه" گرخــــیـــــدی!!! "

اینم عکس از لحظه ی اولین گرخیدن ایلیا:

خیلی باحال بود بچم اصلا نتونست باهاش ارتباط برقرار کنه!!!

پایان.!

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

lutus
7 دی 91 14:32

عزیز دلم چرا گریشو دروردی عسل خان عاشقشم

مامان یاسمین زهرا
10 دی 91 16:42

آخییییییییییی بمیرم

مامان نوژا
10 دی 91 18:28

اخییییی ترسیده

هدی مامان مبین
12 دی 91 19:28

فرنازززززززززززز خوب چکارش داری...حتما باید گرخیدنشو میدیدی....خاله بیا بغل من...

متین مامی ایلیا
13 دی 91 14:17

ای جونم که اینجوری ترسیدی

فرناز جان والا این قیافش اینقدر ترسناکه که منم ترسیدم چه برسه به این جوجو، دیگه عروسک قشنگ تر نداشتن بذارن

واقعا...

مامان بهار
13 دی 91 14:45

آخی... آره یکم طول میکشه تا ارتباط بر قرار کنن... دوست داشتی به من سر بزن.

سمانه مامان کیمیا
13 دی 91 16:09

ههههه قیافشوووووو خداااااا

ازار داری مگه مامانش کیمیا هم کیش رفته بودیم یکی دید در همین حد گرخید

نمیدونم چرا فکر میکنن بچه ها دوست دارند

همینو بگووووو...

خاطره مامان بردیا
16 دی 91 18:45

فرناز منم از دیدن این عروسکه گرخیدم چه برسه به ایلیا جونم؟!

هههههههههههه....

سپید مامان علی
4 بهمن 91 13:15

ای جانمممم....فدای اون قیافه ات و اشکات خدایی این عروسکه گرخیدن داره...

مامان رانیا
15 بهمن 91 21:37

ایییییییییییییییییی جانم بچه ترسیده